خنثی شدن توطئه کودتای بزرگ نظامیان شاهنشاهی علیه انقلاب اسلامی (1357 ش)
در ساعات پایانی عمر حکومت پهلوی، سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران، طی دستورالعملی به یگانهای تابعه خود، از آنها خواست تا کلیه رهبران نهضت اسلامی را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزایر منتقل نمایند.
به همراه این دستورالعمل، اسامی 300 الی 400 نفر که باید بازداشت یا ترور شوند آمده بود که نام حضرت امام خمینی، آیتاللَّه طالقانی و مهندس مهدی بازرگان در رأس آن به چشم میخورد.
همچنین تصرف برخی پادگانهای مستقر در تهران نیز در این دستورالعمل عنوان گردید. اما سنگربندی خیابانها توسط مردم انقلابی، حرکت تانکها را ناممکن ساخت و این کودتا با شکست مواجه گردید.
بعدها فاش شد که در این توطئه، سران ارتش شاه با همکاری بختیار، قصد داشتند تهران را به توپ ببندند و چهار میلیون نفر را قتل عام نمایند.
تصویب لایحه انحلال ساواک و محاکمه وزیران توسط مجلس شورای ملی (1357 ش)
در واپسین روزهای عمر رژیم پهلوی، بختیار آخرین تلاشهای خود را برای بقای رژیم و دولت غیرقانونی خود انجام داد و در 4 بهمن 57 با ارایه لایحههایی به مجلس سنا برای انحلال سازمان امنیتی مخوف شاه به نام ساواک و محاکمه وزیران غارتگر بیتالمال، تلویحاً به وجود حکومت ترس و وحشت و فساد گسترده در رژیم شاه، اعتراف کرد.
هدف بختیار از طرح و ارایه این لایحه، کاستن از خشم مردم نسبت به رژیم در این زمان و عوامفریبی بود که ناکام ماند. این لایحه سرانجام در 21 بهمن به تصویب رسید و به عمر سیاه ساواک در ساعات پایانی حیات رژیم پهلوی پایان داد.
این سازمان مخوف در طول حدود 22 سال فعالیت خود، هزاران زندانی سیاسی را تحت شکنجههای وحشتناک قرار داد و دهها هزار نفر را روانه بازداشتگاهها و تبعیدگاهها نمود.
ساواک به عنوان بازوی امنیتی رژیم پهلوی، نقش مهمی در گسترش جوّ اختناق حاکم بر جامعه داشت و کوچکترین حرکت ضد رژیم را سرکوب میکرد.
شکسته شدن حکومت نظامی به فرمان امام خمینی توسط مردم انقلابی ایران (1357ش)
در آخرین ساعات عمر رژیم پهلوی ژنرالهای رژیم شاه برای به کنترل درآوردن اوضاع، تصمیم گرفتند تا مدت حکومت نظامی را در تهران افزایش دهند.
آنان با این اقدام قصد داشتند ضمن جلوگیری از اجتماع مردم، در صورت امکان، حضرت امام خمینی و جمعی از افراد مؤثر در انقلاب را دستگیر نمایند و یا به قتل برسانند. اما رهبر کبیر انقلاب اسلامی، با تیزبینی و موقعشناسی از مردم خواستند که مقررات حکومت نظامی را نادیده بگیرند.
مردم انقلابی نیز با آگاه شدن از فرمان حضرت امام به خیابانها ریختند و دامنه درگیریها گستردهتر شد و به سایر مراکز نظامی رژیم پوسیده شاه در تهران و دیگر شهرها تعمیم یافت.
این در حالی بود که اغلب نظامیان نیز حاضر به رودررویی با مردم نبودند و بسیاری از آنها به انقلاب پیوستند.