عملیات بزرگ بدر در هورُالهویزه با رمز یا فاطمة الزهرا (1363 ش)
عملیات بزرگ بدر با رمز یا فاطمةالزهرا(س) از روز نوزدهم اسفند سال 1363 در جبهه جنوب واقع در هورالهویزه در وسعت تقریبی 1100 کیلومتر مربع با اهداف انهدام وسیع نیروهای دشمن و تصرف و تأمین هورالهویزه و کنترل جاده بصره - العماره و پاسخ به حملات دشمن به مناطق مسکونی ایران انجام گرفت و تا 26 اسفند به طول انجامید.
نتایج عملیات بزرگ بدر: تلفات نیروی انسانی: 3200 نفر اسیر، حدود 15000 نفر کشته و زخمی؛ سایر نتایج: انهدام هفت لشکر دشمن و آزادسازی بخش دیگری از منطقه هورالهویزه به وسعت 800 کیلومتر مربع؛ تجهیزات و امکانات: تانک و نفربر: 250 دستگاه انهدامی، هواپیما: 6 فروند انهدامی، هلیکوپتر: 4 فروند انهدامی، انواع توپ: 40 قبضه انهدامی، 5 قبضه اغتنامی، خودرو: 200 دستگاه انهدامی، رادار رازیت: 4 دستگاه اغتنامی.
عملیات بدر علاوه بر آن که جایگاهی ویژه در ارتقاء و رشد ابعاد فکری و عملی سازمان رزم جمهوری اسلامی در برداشت، دورنمایی را ترسیم کرد که بعدها، فتح فاو، بخشی از حاصل و ثمره آن بود.
اما آن چه در عملیات بدر برجستگی داشت عمدتاً عبارت بود از تصمیم و عزم راسخ جمهوری اسلامی جهت تهاجم به دشمن و ادامه نبرد تحت هر شرایطی مبتنی بر رهنمودهای فرماندهی کل قوا و توانایی و جسارت در بهرهگیری از تدابیر و راهکارهای جدید و درهم شکستن خطوط دفاعی دشمن در خط و عمق.
شهادت سردار بزرگ خیبر سرلشکر پاسدار حاج محمد ابراهیم همت (1362 شمسی)
شهید محمد ابراهیم همت در دوازدهم فروردین سال 1333ش در شهر قمشه (شهرضا) در استان اصفهان به دنیا آمد. وی پس از اخذ دیپلم، به دانشسرای تربیت معلم اصفهان وارد شد و با اتمام تحصیل و خدمت سربازی، تدریس در مدارس شهرضا را آغاز کرد.
محمد ابراهیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عضویت این نهاد انقلابی درآمد و در اوایل سال 1359 برای دفع ناآرامیهای پاوه راهی این شهر گردید. حاج همت، حدود دو سال در کردستان بود و در این مدت، بیش از بیست عملیات کوچک و بزرگ را فرماندهی کرد.
وی از آن پس راهی جبهههای جنوب گردید و به فرماندهی تیپ محمد رسول اللَّه (ص) رسید. حضور در عملیات بزرگ بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر و فرماندهی عملیاتهای رمضان و مسلم بن عقیل نیز در این دوران روی داد.
سرانجام سردار نامدار لشکر 27 محمد رسول اللَّه(ص) در جریان عملیات بزرگ خیبر، در حالی که کمتر از سی سال داشت به معشوق حقیقی رسید و به لقاءاللَّه پیوست. پیکر پاک این رادمرد بزرگ جبهههای حق علیه باطل پس از تشییعی با شکوه، در گلزار شهدای شهرستان شهرضا به خاک سپرده شد.
اعترافات مقامات سیاسی و رسانههای گروهی مبنی بر استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی (1362 ش)
پیروزیهای متوالی نیروهای اسلام در جبهههای جنگ در طی عملیاتهای والفجر 5 و 6 و عملیات خیبر، باعث شد تا به دستور شیطان بزرگ، آمریکا و همکاری دولتهای اروپایی همچون انگلستان و آلمان، نظامیانِ شکست خورده رژیم بعث عراق، آخرین امید خود را که سلاح شیمیایی بود به کار گیرند و با فرو ریختن بمبهای شیمیایی و سمی در میدانهای نبرد حق علیه باطل، بخت خود را بیازمایند. رژیم بعث عراق و همپیمانان خارجی آنان، همیشه استفاده از سلاحهای شیمیایی را انکار میکردند اما به دنبال اعزام مجروحان بمبارانهای اخیر شیمیایی به کشورهای اتریش و سوئد برای معالجه و تایید پزشکانِ این کشورها مبنی بر استفاده عراق از این سلاحها و نیز دیدار سفرا و کارداران کشورهای جهان در ایران با مجروحین این بمبارانها، مقامات سیاسی و رسانههای گروهی جهان، علیرغم سانسور زیاد، مجبور به اعتراف به استفاده رژیم عراق از سلاحهای شیمیایی در جنگ با ایران اسلامی شدند. همچنین آنان تاکید کردند که هیچگونه توجیهی برای استفاده از این سلاحها در طول جنگ تحمیلی پذیرفتنی نیست. در حالی که این سلاحها، فوقالعاده خطرناک و در سطح بینالمللی ممنوع میباشند، با این حال، رژیم بعث عراق، بارها آن را در طول جنگ علیه رزمندگان اسلام به کار برده است، اما هرگز نتوانستند اراده ملت مسلمان ایران را در راه جهاد علیه کفر و ظلم، تضعیف نمایند.
شروع جنگ شهرها توسط عراق در جریان جنگ تحمیلی (1363ش)
با فرا رسیدن فصل زمستان و احتمال اجرای عملیات جمهوری اسلامی، که در منطقه جنوب در موقعیت مناسب فصلی انجام میگرفت، زمزمههای تازهای مبنی بر احتمال گسترش حملات عراق به نفتکشها و حمله به شهرها و اماکن غیرنظامی آغاز شد. عراق در آبان 1363 به طور رسمی اعلام کرد که اماکن غیرنظامی ایران را هدف حمله قرار خواهد داد. این تهدید که بعدها تحقق یافت در عین حال که به منزله تشدید فشار به ایران و در نتیجه، گسترش دامنه جنگ بود، نشان دهنده ناکامی استراتژی عراق در مراحل پیشین نیز بود. بنابراین اگر قصد عراق از ایجاد زیرساخت تولید گازهای شیمیایی، مقابله با حضور گسترده نیروهای داوطلب بود و حمله به نفتکشها برای محروم کردن ایران از درآمد ارزی صورت میگرفت، حمله به اماکن غیرنظامی، با ایجاد زیرساخت موشکی و افزایش حملات هوایی، با هدف فشار روانی - اجتماعی مستقیم بر روی مردم و غیرمستقیم بر مسؤولین و تصمیم گیرندگان برای فراهم سازی زمینههای پایان جنگ بود. متعاقب انفجار اولین راکت هواپیماهای عراقی درتهران که کاملاً غیرقابل انتظار بود و نگرانیهای بسیاری را به وجود آورد، برخی از تحلیل گران، هدف عراق را از این اقدام، وادار ساختن ایران برای دست زدن به یک حمله زمینی زودرس ذکر کردند. در جریان جنگ شهرها، خسارات فراوانی به اماکن غیرنظامی وارد آمد و تعداد زیادی به شهادت رسیدند.
آغاز عملیات کربلای 7 در منطقه حاج عمران، توسط ارتش جمهوری اسلامی (1365ش)
در حالی که ایران اسلامی خود را آماده میکرد تا با اجرای عملیات کربلای 7، ضربهای دیگر به دشمن وارد آورد، بر اثر شرارتهای رژیم بعث عراق، جبهه جنوب بار دیگر به شدت فعال شد و رزمندگان مستقر درمنطقه عملیاتی کربلای 5، منطقه شلمچه را به قتلگاه بعثیان تبدیل کردند. در چنین شرایطی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، عملیات کربلای 7 را در 12 اسفند 65 با رمز مبارک یا مولای متقیان در عمق خاک عراق واقع در منطقه حاج عمران با اهداف آزاد سازی ارتفاعات مهم منطقه، انهدام ماشین جنگی دشمن، تسلط بر منطقه حاج عمران و ایجاد تسهیلات لازم برای ادامه نبرد در منطقه آغاز نمود. در این عملیات علاوه بر آزادسازی چند ارتفاع و انهدام چندین تیپ و گردان دشمن، مقدار زیادی ادوات، سلاحهای سبک، نیمه سنگین و انواع خودرو منهدم و مقداری نیز به غنیمت گرفته شد. تعداد کشته و زخمی دشمن نیز بیش از 2300 نفر و 185 اسیر بود.
آغاز به کار رسمی کمیته حُسن نیت در اوایل جنگ تحمیلی (1359 ش)
براساس پیشنهاد وزرای امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامی و موافقت اجلاس سران، کمیته حسن نیت با هدف پایان دادن به جنگ عراق و ایران از طرق صلحآمیز به وجود آمد.
این کمیته که بعدها نام خود را به کمیته صلح تغییر داد و از رؤسای جمهوری برخی کشورهای اسلامی تشکیل شده بود، با انجام سفرهایی به تهران و بغداد، آخرین نظریات دو کشور متخاصم را دریافت میکرد و پس از جمعبندی این نظریات، نشستهایی را ترتیب میداد.
در نهایت تصمیمات این کمیته درچارچوب قطعنامه و یا بیانیه صادر و اعلام میشد. اولین سفر کمیته حسن نیت به تهران و بغداد در تاریخ 10 اسفند 1359 صورت گرفت و پس از پایان این سفر، اولین طرح خود را ارایه نمود که در آن به احترام کامل به تمامیت ارضی، عدم تصرف اراضی با اعمال زور، همچنین آتشبس میان ایران و عراق و نیز عقبنشینی و چگونگی استفاده طرفین از آبراه شطّ العرب اشاره شده بود.
در این طرح، همچنین پیشبینی شده بود که ناظران نظامی سازمان کنفرانس اسلامی بر آتش بس و عقب نشینی نظارت کنند. در این میان، جمهوری اسلامی ایران، پیش شرط هرگونه آتش بس را عقبنشینی مزدوران بعث عراق به مرزهای بین المللی و معرفی آغازگر جنگ عنوان نمود که با مخالفت عراق، این طرح و طرحهای بعدی کمیته صلح، راه به جایی نبردند.
سرانجام کار کمیته صلح پس از نه سفر و ارایه شش طرح صلح، و در حالی که وضعیت جبههها به نفع ایران بود، در بیستم آبان 1365ش در جدّه عربستان بدون دسترسی به نتیجه مطلوب پایان پذیرفت.
بمباران شیمیایی جبهه ها توسط رژیم بعث عراق در جریان جنگ تحمیلی (1362 شمسی)
رژیم بعث عراق در طول هشت سال دفاع مقدس، هرگاه که شکست سختی از رزمندگان اسلام متحمل میشد، علاوه بر موشک باران و بمباران مناطق مسکونی و غیر نظامی، برخلاف تمام موازین بین المللی،به طور وسیعی از بمبهای شیمیایی در جبههها استفاده میکرد که منجر به سوختگی، مسمومیت و ضایعات چشمی و ریوی در رزمندگان اسلام در جبهه و اهالی روستاها میگردید.
در این راستا، در تاریخ هشتم اسفند سال 1362 شمسی، پس از شناسایی منطقه عملیاتی خیبر در هورالهویزه و جزایر مجنون، این محور مورد حمله شیمیایی مزدوران بعثی عراق واقع شد و آثار آلودگی بر روی تجهیزات و وسایل نمایان گردید.
این حملات شیمیایی وسیع، علاوه بر اثرات سوء بر انسان، عواقب مخرب وسیعی در محیط زیست نیز بر جای گذاشت.
قیام مختار ثقفی به خونخواهی امام حسین(ع)(66ق)
پس از شهادت امام حسین(ع) و قیام توابین، نفرتی عمیق از بنیامیه در میان مسلمین ایجاد شد.
با شکست قیام توابین، باقی ماندهی آنها به گرد مختار بن ابوعبیده ثقفی جمع شدند.
مختار به داعیهی خون خواهی امام حسین و دعوت به محمد حنفیه برادر آن حضرت، در کوفه قیام کرد و آن شهر را تصرف نمود.
مختار قاتلان و کسانی را که در شهادت امام حسین(ع) نقش داشتند به قتل رساند و انتقام اهل بیت را از اشقیای زمان گرفت.
مختار ثقفی حدود یک سال بر کوفه حکومت کرد امّا از سپاهیان مصعب بن زبیر شکست خورد و کشته شد.
شهادت سردار حمید باکری قائم مقام لشکر 31 عاشورا در جزیره مجنون (1362ش)
در آذر سال 1334 در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود. در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سیکل و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند. به علت شهادت برادر بزرگش علی که بدست رژیم خونخوار شاهنشاهی انجام شده بود با مسائل سیاسی و فساد دستگاه آشنا شد .
بعد از پایان دوران خدمت سربازی در شهر تبریز با برادرش مهدی فعالیت موثر خود را علیه رژیم آغاز کرد و خود سازی و تزکیه نفس شهید نیز بیشتر از این دوران به بعد بوده است . بعد از هجرت امام خمینی به پاریس عازم پاریس می شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوریه میرود و با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران مراجعت، جهت پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در مراکز نظامی مشغول فعالیت میشود و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 57 به عضویت سپاه درآمده و به عنوان فرمانده عملیات با عناصر دستنشانده امپریالیسم شرق و غرب که در گروهکها و احزابی که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب شروع به فعالیت کرده بودند به مبارزه میپردازد .
در عملیات پاکسازی منطقه سرو و آزادسازی مهاباد ، پیرانشهر و بانه نقش مهم و اساسی داشته و در آزاد سازی سنندج با همکاری فرمانده عملیاتی منطقه با استفاده از طرحهای چریکی کمر ضد انقلاب وابسته و ملحد را در منطقه شکسته و باعث گردید که سنندج پس از مدتها آزاد گردد.
شهید با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه شد ودر این مورد نقش فعالانه و موثری ایفا نمود . همیشه از بسیجی ها و از قدرت الهی آنها سخن می گفت .
با شروع جنگ تحمیلی جهت مبارزه با بعثیون کافر به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت نمود . مدتی در شهرداری بصورت افتخاری در سمت مسئول بازرسی مشغول خدمت گردید و چون کار اداری نتوانست روح بزرگ او را آرام کند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهی خط مقدم ایستگاه 7 آبادان را بعهده گرفته و به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت .
وی در زمره خاطراتش که از بسیجی ها صحبت میکرد میگفت که دو سه تا نوجوان بودند هر هر قدر اصرار کردیم که پشت جبهه کار کنند قبول نکردند و شروع کردند به گریه کردن که باید ما در خط مقدم باشیم و میگفت: اینها به انسان نیرو می دهند و باعث تقویت ایمان در آدمی میشوند . بعد از بازگشت مرتب از مزایای جنگ که بقول امام این جنگ یک نعمت است که فرزندان این مملکت را الهی کرده و آنها را از زندگی دنیایی به معنویت کشانده است، صحبت می کرد.
حمید برای مدتی از سوی جهاد سازندگی مسئولیت پاکسازی مناطق آزاد شده کردنشین در منطقه سرو را عهده دار گردید که در آن شرایط کمتر کسی میتوانست چنان مسئولیتی را بپذیرد . سپس بعنوان مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان تعییین شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلی میدانست و میاندیشید که در جبهه مفیدتر است حضور دائمیاش را در جبهه های نبرد با صدام متجاوز از عملیات فتحالمبین شروع نمود ، در عملیات بیتالمقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف بود و با تلاشی که نمود نقش موثری در گشودن دژهای مستحکم صدامیان در ورود به خرمشهر را داشت و بالاخره با لشکر اسلام پیروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عملیات رمضان برای فعالیت دائمی در سپاه پاسدارن مصمم گردید .
در عملیات موفقیتآمیز "مسلمبنعقیل" بعنوان مسئول خط تیپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار یادآور صبوری و شجاعت یاران امام حسین (ع) بود که چندین بار خودش در جنگ تن به تن و پرتاب نارنجک دستی به صدامیان شرکت نمود و از ناحیه دست مجروح شد و بر حسب شایستگی که کسب نمود از طرف فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل (ع) منصوب گردید .
بعد از عملیات والفجر مقدماتی بعنوان معاون لشکر 31 عاشورا راه مولایش حسین بن علی (ع) را ادامه داد. استقامت و تدابیرش در مقابل صدامیان همیشه برای یارانش الگو بود شرکت در عملیاتهای والفجر 1 و2 و4 از افتخاراتش بود که همیشه دوش بدوش برادران رزمنده بسیجیاش در خطوط اول حمله شرکت داشت و با خونسردی زیادی که داشت همیشه فرماندهان زیر دستش را به استقامت و تحمل شداید صحنه های نبرد ترغیب می نمود و به آنها یاد میداد که چگونه با دست خالی از امکانات مادی در مقابل دشمن که سراپا پوشیده از زره و پیشرفته ترین امکانات جنگی عصر حاضر میباشد فقط بااتکاء به ایمان و روش حسینی باید جنگید.